English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (9205 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
uncommitted logic array U جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
uncommitted logic array U مشابه 10328
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
logic array U ارایه منطقی
programmable logic array U ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
uncommitted U ناوابسته
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
uncommitted U تقبل نشده
array U ارایش ارایه
array U منظم کردن
array U نظم
array U ارایه
array U دستگاه انتن
array U درصف اوردن
array U اراستن
array U رژه
array U بخشی از داده در آرایه
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array U محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
array U می باشند
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
array U با داشتن سط ر و ستون و عمق
array U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
array U تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
array U آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
array U صف
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
mattress array U انتن بدسپرینگ
a wide array of ... U آرایه وسیعی از ...
one dimensional array U ارایه یک بعدی
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sparse array U ارایهای که در ان اکثرورودی ها دارای مقدار صفرمی باشند
storage array U ارایه انباره
subscribted array U ارایه زیرنویس دار
linear array U ارایه خطی
indexed array U ارایه شاخص دار
target array U نیمرخ هدف
target array U نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
three dimentional array U ارایه سه بعدی
two dimensional array U ارایه دو بعدی
billboard array U انتن بدسپرینگ
battle array U جنگ ارایی
battle array U صف جنگ
array processor U پردازشگر ارایه
array declaration U اعلان ارایه
solar array deployment U گسترشنظمشمسی
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
array index number U عدد شاخص ارایه
memory controller gate array U ارایه درگاه کنترل حافظه
logic U منطق ریاضی
logic U یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic U قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic U بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic U منطقی
logic U لاجیک
logic U زبان ریاضی
logic U برهان
logic U استدلال
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic U دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic U منطق
logic U مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic U نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic U مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic U ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic U تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic U سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic U مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic U دانش تفکرات و دلایل
logic U عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic symbol U علامت منطقی
n level logic U منطق N سطحی
negative logic U منطق منفی
logic programming U برنامه نویسی منطقی
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic seeking U انتهای خط وط
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
mathematical logic U منطق ریاضی
logic shift U تغییر مکان منطقی
logic sum U مجموع منطقی
logic variable U متغیر منطقی
logic switch U گزینه منطقی
logic symbol U نماد منطقی
logic theory U نظریه منطقی
logic theorist U نظریه پرداز منطقی
logic unit U واحد منطقی
positive logic U منطق مثبت
formal logic U منطق صوری [منطق]
two level logic U منطق دوسطحی
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
three state logic U : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
threshold logic U منطق استانهای
symbolic logic U زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic U منطق سمبلیک
propositional logic U منطق گزارهای
sequential logic U منطق ترتیبی
shared logic U منطق اشتراک
symbolic logic U منطق رمزی
structural logic U منطق ساختی
symbolic logic U منطق نمادی
mathematical logic U منطق ریاضی [ریاضی]
to chop logic U منطق بافتن
boolean logic U منطق بولی
fuzzy logic U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy logic U منطق نامعلوم
hardwired logic U تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
logic add U جمع منطقی
logic analysis U تحلیل منطقی
logic analyzer U تحلیل کننده منطقی
logic board U تخته منطقی
logic board U برد منطقی
logic card U کارت منطقی
formmal logic U منطق صوری
computer logic U منطق کامپیوتر
control logic U منطق کنترل
affective logic U منطق عاطفی
logic instruction U دستورالعمل منطقی
fluid logic U منطق سیلانی
formal logic U منطق مجرد
formal logic U منطق رمزی
formal logic U منطق صوری
formal logic U قضاوت سطحی
logic circuit U مدار منطقی
logic function U تابع منطقی
logic element U عنصر منطقی
logic element U عنصر لاجیک
logic error U خطای منطقی
logic operation U عمل منطقی
logic gate U دروازه منطقی
logic gates U گیتهای منطقی
logic multiply U ضرب منطقی
logic network U شبکه منطقی
logic diagram U نمودار منطقی
logic probe U کاوشگر منطقی
logic operator U اپراتور منطقی
logic device U دستگاه منطقی
logic designer U طراح مدارهای منطقی
logic design U طرح منطقی
logic product U حاصلضرب منطقی
logic circuits U مدارهای منطقی
logic design U طراحی منطقی
current mode logic U منطق جریانی
arithmetic logic unit U واحد حساب و منطق
diode transistor logic U DTL
arithmetic logic unit U بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
double rail logic U منطق دو خطی
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
random logic design U طرح منطقی تصادفی
single rail logic U منطق تک خطی
logic arithmetic unit U واحد منطق و حساب
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
integrated injection logic U IIL
integrate logic circuit U مدار منطقی مجتمع
positive true logic U یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
first order predicate logic U PROLO بکار می رود
direct coupled transistor logic U سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic U منطق TTL
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com